حضور بانوان در عرصه سینما و تلویزیون |
![]() |
![]() |
![]() |
به نام خدا ملخص: علیاکبر دهقانی اشکذری حضور بانوان در عرصه سینما و تلوزیون عبد الحکیم عوض الحلی
(مجله فقه أهل بيت عليهم السلام ،عربی، سال سوم، سنه 1419، ج12-11، ص: 237 الی 270) مقدمهامروزه با گسترش رسانههای جمعی و افزایش درخواستها و نفوذ در لایههای مختلف جامعه شاهد حضور بانوان در کنار آقایان و هنرنمایی ایشان در تولیدات تصویری هستیم. در این مختصر درصدد بیان حکم این مسئله هستیم. این مقوله باید از سه محور مورد بررسی قرار گیرد: یکی نفس نقش آفرینی بانوان در عرصه سینما و دوم حکم ترویج و خرید و فروش این تولیدات و سوم مشاهده این فیلمها است. شناخت حکم این سه محور در سایه مباحث سه گانه زیر مشخص میشود: بحث اول: پوشش و مقدار واجب آنالف) اصل وجوب پوشش اتفاقی و مستند آن آیه «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن ...»(نور31) است. ب) پوشش دستها و صورت نیاز نیست و دلیل آن آیه فوق است و مراد از «زینتهن» مواضع زینت است؛ زیرا: 1. اگر مقصود زینت نیز باشد، تجویز مواضع نیز استفاده میشود؛ زیرا میان آشکار شدن آنها تلازم وجود دارد. اما اینکه سید خویی میان فعل «ابداء» زمانی که معمول آن با لام و بدون لام بیاید فرق گذاشته است، درست نیست؛ زیرا اگرچه معمول بدون لام، منظور الیه و معمول با لام، ناظر است؛ ولی در صورتی که معمول با لام هم ذکر نگردد مراد بوده و به جهتی در کلام ذکر نشده است. بدین ترتیب در آیه هر دو معمول تخصیص خوردهاند. معمول اول (زینتهن) به وسیله « إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها» و معمول دوم که در تقدیر است با « إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن ...». 2. روایات متعددی که در مقام تفیسر استثناء مزبور وارد شدهاند. 3. نفی حرج؛ زیرا پوشش همه بدن موجب حرج است. البته این دلیل به عنوان مؤید است. ج) گفتگوی زن و مرد جایز است زیرا علاوه بر نبود دلیل منع، سیره معصومین و نیز سیره متشرعیه متصل به زمان معصوم بر وجود تکلم زن و مرد وجود دارد. د) دست دادن زن و مرد جایز نیست به دلیل صحیحه ابی بصیر (لا الا من وراء ثیاب) و صحیحه سماعه(فلایصافحها الا من وراء ثیاب).( الوسائل 14: 149، ح 1 و 2) بحث دوم: نگاه کردنالف) نظر به غیر از صورت و کفین بانوان به اتفاق فقها جایز نیست؛ به دلیل آیه فوق الذکر و نیز روایات متعددی که در تفسیر این آیه رسیده است؛ زیرا قطعاً امر به پوشش مقدمه نگاه نکردن نامحرم است و موضوعیتی ندارد. ب) در جواز نظر به صورت و کفین بانوان اختلاف شده است: ادله قائلان به عدم جواز: 1. آیه، به این بیان که سه احتمال وجود دارد: صورتی که وجود ناظر محتمل است. صورتی که وجود نامحرم محرز است و صورتی که ناظری وجود ندارد. قسمت « لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها» ناظر به صورت اول و قسمت «وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن» ناظر به صورت دوم است. رد دلیل مزبور: اولاً قرائن مذکور کافی و قطع آور نیست؛ ثانیاًلازمهاش این است که حکم در قسمت اول ارشادی باشد و این بسیار بعید است و ثالثاً بر اساس ادعای ایشان درباره ابداء با لام و بدون لاماست که مردود است. 2. مفهوم روایت «لا باس بان ینظر الی وجهها و معاصمها اذا اراد ان یتزوجها»( الوسائل 14: 149،ح 1.). 3. روایات ناهی از نگاه به نامحرم و اینکه تیری از تیرهای شیطان است. رد این دو دلیل: این روایات شامل نظر با ریبه است. ادله قائلان به جواز روایات متعددی است که عدهای از آنها صحیحه هستند مانند صحيحه عليّ بن سويد، قال: قلت لأبي الحسن عليه السلام: إنّي مبتلى بالنظر إلى المرأة الجميلة فيعجبني النظر إليها، فقال: «يا علي، لا بأس إذا عرف اللّه من نيّتك الصدق، و إيّاك و الزنا، فإنّه يمحق البركة و يهلك الدين».( الوسائل 14: 149ح 1.) روایت مربوط به کسی است که نگاهش ناخودآگاه بر اثر ارتباط کاری یا مانند آن به زنی زیبا میافتد و میداند بر اثر آن لذتی حاصل میشود. حضرت کار وی را تجویز کرده و آن را مشروط به عدم قصد (إذا عرف اللّه من نيّتك الصدق) نمودهاند. ج) نگاه کردن به زنان متبرجنگاه کردن به زنان کفار و اهل روستا بلکه همه زنانی که اهتمامی به حفظ خود ندارند بر اساس روایات زیر جایز است: 1. معتبرة سكوني از ابي عبد اللّه عليه السلام، قال: «قال رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله و سلم: لا حرمة لنساء أهل الذمّة أن ينظر إلى شعورهنّ و أيديهنّ» (الوسائل 14: 149،ح 5.) حضرت معیار را فقدان حرمت معرفی کرده است. 2. عباد بن صهيب، قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السلام يقول: «لا بأس بالنظر إلى رءوس أهل تهامة و الأعراب و أهل السواد و العلوج؛ لأنّهم إذا نهوا لا ينتهون،- قال:- و المجنونة و المغلوبة على عقلها لا بأس بالنظر إلى شعرها و جسدها ما لم يتعمّد ذلك» (الوسائل 14: 149 ح 1.) چون ملاک را بی توجهی آنان قرار دادهاند میتوان به دیگر زنان نیز سرایت داد. د) جواز نظر بدون قصد و با علم به حصول لذت با توجه به روایت علی بن سوید اثبات گردید. بحث سوم: بر انگیختن شهوت دیگرانالف) ریبه دارای سه تعریف است که مطابق ظاهر کلمه «ریبه» این تفسیر است: «کاری که انسان را به وقوع در حرام نزدیک میکند». بنابر این علت حرمت ریبه، عدم جواز کاری است که انسان را به گناه یا مشرف به آن قرار دهد. ب) خوب نگاه کردن به صورت زن از آن جهت که ریبه در بردارد منهی است همانطور که بعید نیست روایت خثعمیه و نیز کنار زدن صورت ابن عباس (( 2) مستدرك الوسائل 14: 269 مقدّمات نكاح.) از همین باب بوده باشد. ب) برانگیختن شهوت دیگران (اعم از اینکه با ابتذال در سطح جامعه یا ضمن تصاویر و فیلمها باشد) به چند دلیل حرام است: 1. یکی از مصادیق بارز افساد است و حرمت افساد روشن است. 2. آیه « وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون»( نور31). 3. آیات و روایات متعددی وارد شده است که معیار در همگی حرمت تهییج شهوت است مانند « يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (احزاب 32) و صحیحه ابی بصیر درباره نهی حضرت از شوخی با زنان (الوسائل 14: 149، ح 5.) و موثقه ابی بصیر در نهی از خلوت با اجنبی(وسائل 18: 410، ب 40، حدّ الزنا، ح 1). از تمام آنچه در سه بحث مزبور اشاره شد میتوان حکم محورهای سهگانه را چنین بیان نمود:محور اول: بازیگری بانوان در تلوزیون، سینما و تئاتر؛ بر زن واجب است همه بدن به جز کفین و صورت و مواضع آشکار زینت را بپوشاند و از نازک کردن صدا و هر حرکتی که موجب برانگیختن شهوت است بپرهیزد و جایی از بدن نامحرم را بدون حائل لمس نکند. محور دوم: نشان دادن و پخش کردن این فیلمها؛ پخش صوت یا تصویری که موجب برانگیخنه شدن شهوت است جایز نیست؛ ولی نشان دادن تصویر زنان کفار و نیز مسلمانی که به حفظ خود بیتوجهاند اشکالی ندارد. محور سوم: نگاه کردن به این فیلمها؛ نگاه کردن به بدن زن و مرد نامحرم به غیر از صورت و کفین جایز است البته نظر به صورت و دست نباید با دقت و مکث یا قصد لذت یا خوف وقوع در حرام باشد همانطور که نظر به زنان کفار، و مسلمانی که اهتمامی به حفظ خود ندارند و نیز نظر به زن مسلمان، بدون قصد لذت، با علم به حصول لذت جایز است. |